تو چرا غمگيني
و چرا
مثل همه مردم شهر
رنگ پاييز شدي؟
من كه گفتم
صداي نفسي مي آيد
واي اگر
پنجره ها باز شود
آنقدر قاصدك خواهي ديد
با خبرهاي خوش از
راز افق
فصل طلوع
پشت در
يك نفر مي خواند
آه اگر گوش كني
آه اگر قصۀ پيشين تو فراموش كني
باور كن...
صداي...
نفسي مي آيد...
+ نوشته شده در سه شنبه سیزدهم مرداد ۱۳۸۸ ساعت 19:45 توسط نيوشا نوع خواه
|